علی موذنی

وظیفۀ داستان نویس

یکی از وظایف داستان یا رمان باید این باشد که تجربه های قلبی ما را به کمک همین عقل جزئی (به تعبیر مولانا) کاملا تجزیه و تحلیل کند و عقیدۀ سطحی را با عمق بخشیدن ارتقا ببخشد. حضرت ابراهیم به برانگیخته شدن در روز رستاخیز اعتقاد قلبی داشت، اما می خواست  به چگونگی کیفیت برانگیخته شدن  آگاه شود، برای همین خدا به او فرمان داد که چهار تا پرندۀ متفاوت را بگیرد و بکشد و درهمشان کند، طوری که تشخیص شان غیر ممکن شود و بعد آن ترکیب را چهار قسمت کند و هر قسمت را روی یک کوه بگذارد و نتیجه را ببیند. آنچه ابراهیم از این فرآیند متوجه می شود، آگاهی نسبت به قدرتی است که بر این جهان سیطره دارد. برای همین است که با آگاهی کامل در آتش فرو می رود و اگر برای اطرافیانش عجیب است، برای او عجیب نیست که آتش گلستان شود. به نظرم وظیفۀ داستان نویس در مقابل مخاطب همین است که پرنده های کشتۀ در هم شدۀ حقیقت را  دوباره به پرواز درآورد…